هر كس به هر قيمت كه بتواند آن را ميخرد يا ميفروشد و همه اين سردرگميها هم از آنجا ناشي ميشود كه كفه تقاضا از فرط سنگيني به زمين چسبيده اما عرضههاي ناهماهنگ و كمحجم، بدبيني فعالان و اهالي بازار را به آينده قيمتها به اوج رسانده است. همزمان با همين اتفاقات هم رييس كل بانك مركزي كه از اول امسال چندين و چندبار براي بازار ارز و سكه خط و نشان كشيده تصميم به سكوت گرفت و چند روزي برخلاف سنت هميشگي نه خبري را تاييد و نه گزارشي را تكذيب كرد اما ديروز در شرايطي كه بازار ارز بيتابتر از هميشه به نظر نميرسيد و سكه هم به سوي ۷۰۰ هزار تومان خيز برداشته بود نه تنها كمبود ارز در بازار را از اساس رد كرد بلكه گفت ذخاير بيسابقه ارزي، اجازه اثرگذاري جنگ رواني را به دشمنان نميدهد. بهمني تاكيد كرد هيچ دغدغهاي بابت تامين نيازهاي ارزي وجود ندارد و به همين دليل دشمن با علم به اين تواناييها تنها به عمليات رواني دل بسته است. رييس كل بانك مركزي گفت: امروز از نظر ذخاير ارزي و طلا بسيار قوي هستيم و اين مساله كه اخيرا در مورد قيمت ارز به وجود آمده، به جهت سفتهبازيهاي صورتگرفته عدهاي از دلالها در بازار است. او تصريح كرد: قدرت واقعي پول ما با پشتوانه ذخاير بالاي ارزي، هيچ وقت مثل امروز نبوده و اين شرايط نيز به دليل مسايل سياسي ايجاد شده است. به گفته بهمني ما از نظر منابع ارزي بسيار قوي هستيم ولي نقل و انتقال منابع را به آن آساني و رواني نداريم اما به سرعت اين قضيه را حل ميكنيم و مشكلي از اين جهت وجود ندارد. نكته جالبتر اينكه با وجود ابراز نگراني بسياري از كارشناسان از ضعيف و ضعيفتر شدن ريال ايران و در شرايطي كه چند ماه پيش معاون وزير اقتصاد ريال را در حد پرستيژ ملي ندانسته بود، بهمني تاكيد كرد: نوسانهاي نرخ ارز به ارزش پول نميتواند ارتباط داشته باشد. رييس كل بانك مركزي گفت: اين مسايل خارج از واقعيت است كه به صورت سياسي و رواني اتفاق ميافتد، بايد هوشيار باشيم و حواسمان جمع باشد كه در اين بازارهاي نابساماني كه عدهاي به وجود آوردند، زياني متوجه ما نشود. صرافها حال و حوصله ندارند و حاضر هم نيستند اندوخته خود را به قيمت دولتي بفروشند و امكان فروش به قيمت بالاتر هم دستكم در مغازههايشان وجود ندارد. همين كسادي اجباري هم اعتراض تعداد بيشتري از صرافها را باعث شده البته در اين ميان آنچه به جايي نميرسد، فرياد است. نتيجه اينكه صرافها تا اطلاع ثانوي تنها براي خريد تمايل نشان ميدهند نه براي فروش، آنهم با توجه به اینکه نرخهاي مصوب داوطلبي در ميان مردم ندارد، به عبارت ديگر كساني كه براي فروش به بازار ميآيند ترجيح ميدهند دلار را هزار و ۷۰۰ تومان به دلال بفروشند تا به قيمت هزار و ۳۹۰ تومان به صرافها. جالبتر اينكه مشتريان دلار هم در حالي به دنبال واسطهها در خيابانها ميگردند كه گويي در پي خريد يك كالاي قاچاق هستند. در كنار اين فراروگريز در بازار ارز مهمترين خبر ديروز دلارهاي تقلبي بود. دلارهاي تانخوردهاي كه ظاهرا در بازار پخش شدهاند و غيرحرفهايها قادر به شناخت و تشخيص آنها نيستند. البته شايعات و شنيدهها در اين مورد بسيار است. بعضيها ميگويند خبر دلارهاي تقلبي صحت دارد و نمونههايي از اين دلار اتفاقا به مردم فروخته شده است.
شنيدهها حكايت از آن دارد كه شناسايي اين اسكناسهاي تقلبي حتي براي برخي از كهنهكاران بازار ارز هم امكان ندارد و بهراحتي دستبهدست ميچرخد و در بين اسكناسهاي دلار واقعي به مردم فروخته ميشود. دلارهاي تقلبي داراي نخ هستند و فقط برخي از قديميهاي بازار ارز قادر به شناسايي آنها هستند. فعالان بازار ميگويند اين دلارهاي تقلبي، از يكي از كشورهاي همسايه وارد كشور شدهاند اما كدام كشور، كسي نميداند. در چنين شرايطي معمولا كارشناسان به مردم پيشنهاد ميكنند براي خريد و فروش به صرافهاي مجاز مراجعه كنند اما سوال اينجاست در شرايطي كه صرافها حاضر نيستند مادامي كه ارز جديد تحويل بگيرند يك دلار هم بفروشند، تكليف مردم چيست و براي خريد بايد سراغ چي كسي بروند؟ اين در حالي است كه حرفهايهاي ديگري هم هستند كه ميگويند كسي اين دلارها را به چشم خود نديده و همه اين شایعه است. به هر حال، چه گزينه اول صحت داشته باشد چه دومي، خبر خوبي براي بازار ارز نيست چون ايجاد ناامني تعداد بيشتري را به صرافت اتخاذ تصميمهاي هيجاني سوق ميدهد
|